Home
ظهور و زوال کمونیزم در افغانستان
9 months ago
18:13
رسوایی عشق و گرفتن زن دوم به شوهرم از من یک نوکر ساخت | داستان واقعی
1 year ago
11:47
اختلال روانی شدید یک دختر خانمم پیش روی همه لباس عروس را کشید | داستان واقعی
1 year ago
13:00
بخاطر دعوای لفظی با پدر شانزده سال از خانواده دور بودم | داستان واقعی
1 year ago
13:59
جسد پر خون کودکم تا صبح در بغلم بود | داستان واقعی
1 year ago
11:25
زنی که بار بار زنده گی میسازد | داستان واقعی
1 year ago
10:54
زنی که بالای او تعویذ و سحر کردم باعث شد که رو پاهای خودم بیاستم | داستان واقعی
1 year ago
11:41
برای اینکه غذای خوب بخورم و لباس خوب بپوشم ازدواج کردم | داستان واقعی
1 year ago
11:01
پسر جوانم را طالبان با خود بردند یازده ماه شد زنده و مرده اش گم است | داستان واقعی
1 year ago
13:24
چرا یک خواهر عاشق برادر و معشوقه اش را از هم جدا ساخت | داستان واقعی
1 year ago
14:44
مادری که باعث طلاق پسر و عروسش شد | داستان واقعی
1 year ago
12:03
برگشت نامزد زلیخا بعد از پنج سال درحالیکه او با مرد دیگر عروسی کرده است | داستان واقعی
1 year ago
13:59
مادری که بعد از چپه شدن موتر اجساد اولادهایش را از داخل موتر بیرون کشید | داستان واقعی
1 year ago
13:26
دخترم بعد از تجاوز جنسی در تهکوی آپارتمان افتاده بود | داستان واقعی
1 year ago
14:27
رسوایی دو خواهر خوانده | داستان واقعی
1 year ago
14:13
زنی که به خاطر آینده دخترش خانه را ترک کرد | داستان واقعی
1 year ago
11:28
مرد دو زنه از بار مسئولیت فرار کرد | داستان واقعی
1 year ago
12:11
دختری که سه عضو خانواده اش را در زلزله ترکیه از دست داد | داستان واقعی
1 year ago
14:22
پسری که بخاطر آزادی های پدرش معتاد شد | داستان واقعی
1 year ago
11:38
سه سال زنده گی در کاهدان | داستان واقعی
1 year ago
12:20
نکاح یک دختر و یک پسر در زندان طالبان | داستان واقعی
1 year ago
13:59
داستان عاشقانه دو دلداده | داستان واقعی
1 year ago
11:49
لیلا نوروز است | داستان واقعی
1 year ago
14:22
بخاطر جلب توجه گاردهای مکتب گفتم که مرا اختطاف کردند | داستان واقعی
1 year ago
12:46
زنان خاموش | داستان واقعی
1 year ago
11:16
آصف گردن دراز | داستان واقعی
1 year ago
13:02
مادرم را کشته به چاه انداختند | داستان واقعی
1 year ago
11:35
پایان غم انگیز زنده گی لیلا و دخترش که خودکشی کردند | داستان واقعی
1 year ago
12:32
دانشگاه ها بسته شد و مرا با مرد بی سواد نامزد کردند | داستان واقعی
1 year ago
12:47
مجبور شدم با یک روانی ازدواج کنم | داستان واقعی
1 year ago
14:17